من شنیده ام که چند نفر در مورد اینکه چگونه شروع یک کسب و کار مانند گذراندن دوره خودسازی است صحبت می کنند. شما همیشه در آن زمان انتظار آن را ندارید، اما سفر راه اندازی و رشد یک کسب و کار مربیگری چیزهای زیادی در مورد خودتان به شما یاد می دهد، واقعاً می تواند بسیار متحول کننده باشد.
همه ما می دانیم که باید چگونگی انجام فروش و بازاریابی و ساختار یک برنامه و مواردی از این قبیل را بیابیم، اما برای ایجاد یک کسب و کار مربی موفق، فکر می کنم چند زمینه غیرمنتظره دیگر وجود دارد که باید در مورد آنها بیاموزیم و توسعه دهیم تا بتوانیم راه اندازی کنیم. کسب و کار مربیگری موفقی که ما آن را دوست داریم.
یکی از آن چیزهای غیرمنتظره توانایی ما در مدیریت حالت عاطفی و پرانرژی و ارتباط آن با اداره کسبوکارمان، نحوه مدیریت مشتریان، محدودیتها یا فقدان آنها است، و اگر میخواهید کمی در مورد آن غمگین شوید، چگونه ما چیزهایی را در تجارت خود نیز آشکار می کنیم.
این قسمت را در یوتیوب تماشا کنید و در کانال من در اینجا مشترک شوید
این قسمت را در پادکست The Whohearted Business Show بشنوید
در پادکست های اپل گوش دهید / در اسپاتیفای گوش دهید
پس وقتی در مورد وضعیت عاطفی و انرژی خود صحبت می کنم منظورم چیست؟
در اینجا یک مثال است.
فرض کنید که اولین برنامه گروهی خود را راه اندازی می کنید. شما یک چالش فوقالعاده را پشت سر گذاشتهاید، مردم درگیر آن بودهاند و شما ایمیلهای فروش خود را ارسال میکنید، اما هنوز کسی ثبتنام نکرده است و تنها 3 روز تا بستن سبد باقی مانده است.
در این مرحله برای شما آسان است که وحشت کنید و شروع به احساس واقعا منفی کنید. ممکن است احساس کنید که هیچ کس قرار نیست ثبت نام کند و همه اینها یک شکست بزرگ خواهد بود. احساس می کنید شکست خورده اید، ممکن است از اینکه برای اجرای یک چالش رایگان زحمت زیادی کشیده اید و هیچکس بعد از آن به آن ملحق نشده است، کمی عصبانی شوید (حتی اگر می دانید که هیچ کس به شما بدهکار نیست).
در این مرحله دو راه وجود دارد.
می توانید به این احساسات اجازه دهید حالتی پرانرژی ایجاد کنند که در آن احساس شکست می کنید و همه چیز بیهوده به نظر می رسد. وقتی در چنین وضعیت پرانرژی هستید، زحمت ارسال آن ایمیل فروش اضافی در لحظه آخر را نخواهید داشت یا برای صحبت در مورد برنامه خود به صورت زنده می روید. ممکن است برخی از ثبت نام ها را دریافت کرده باشید یا شاید هم نداشته باشید، اما حال و هوای شما ضعیف است، و این به اعمال و رفتارهای شما (و احتمالاً آنچه را که نشان می دهید نیز) منتقل می شود.
یا
شما احساساتی را که در حال ظهور هستند تشخیص می دهید. شما در حال نگه داشتن فضایی برای پردازش و تایید آنها هستید. شما از مثبت بودن سمی برای از بین بردن آنها استفاده نمی کنید. هنگامی که به آنها اجازه دادید که مطرح شوند و با آنها برخورد شود، روی بهبود وضعیت پرانرژی خود کار می کنید تا احساس خوش بینی و خلاقیت بیشتری داشته باشید. این به نوبه خود منجر به انجام اقداماتی میشود که در غیر این صورت انجام نمیدادید و حدس میزنید که چه چیزی – مشتریان بیشتری ثبتنام میکنند – اما حتی اگر این کار را نمیکردید، همچنان یک حالت انرژی نسبتاً مثبت داشتید.
وقتی یاد میگیریم که احساسات و حالت پرانرژی خود را همانطور که به مشاغلمان مربوط میشود مدیریت کنیم، میتوانیم از یک مکان بسیار فعالتر ظاهر شویم. ما در برابر فراز و نشیبهای مختلف که میتوانند در تجارت کاملاً عادی باشند انعطافپذیرتر هستیم و این امر کل سفر تجاری ما را لذتبخشتر میکند زیرا از یک بحران یا بحران به بحران دیگر پرتاب نمیشویم.
نوسانات کسب و کار یک چیز است و می تواند در تجارت عادی باشد، اما ما نمی خواهیم دائماً آنها را تجربه کنیم!
صادقانه بگویم، من کاملاً با مفهوم انرژی کاملاً تازه کار هستم، بنابراین این فقط درک اولیه من است، اما چیزی که احساس می کنم در چند سال گذشته واقعاً برای من تغییر کرده است این است که بتوانم انرژی خود را بهتر مدیریت کنم. می توانم از پایه ای پایدارتر در کسب و کارم ظاهر شوم.
قبلاً احساس میکردم که در یک ترن هوایی پایین بودم (در آن ماه مشتری نداشتم، خودم را با مربیان دیگر مقایسه میکردم، احساس میکردم احمق هستم، بازخوردهای کمتری از چیزی دریافت میکنم) تا اوجهای بسیار زیاد (10 هزار پوند ماه، توصیفات عالی، منتشر شدن در مطبوعات) و صادقانه بگویم همه اینها کمی طاقت فرسا بود – با این حال، بسیاری از این بالا و پایین ها همه بخشی از اداره یک تجارت هستند و به مرور زمان توانستم احساسات و انرژی خود را بهتر مدیریت کنم. وضعیت در سراسر دامنه فراز و نشیب.
این حتی در مورد احساسات یا تجربیات “بزرگ” نیست، بخش بزرگی از من که در مدیریت احساسم بهتر هستم (و این نه تنها به تجارت، بلکه به رابطه من با غذا، پول و غیره مرتبط است) این است که بتوانم در درون خودم فرو بروم. و به دنبال چیزهایی بگردم که در زیر سطح به من احساس ناراحتی یا اضطراب می کنند.
بنابراین اغلب متوجه می شوم که کمی احساس ناراحتی می کنم، یا پریشان هستم یا شروع به دستیابی به مکانیسم های بی حس می کنم و می توانم «به درونم بیفتم» و تشخیص دهم که چه چیزی به من احساس می کند. به این ترتیب – شاید من یک پست اینستاگرام مربیان دیگر را پشت سر گذاشتم و کمی مقایسه شده یا به اندازه کافی احساس خوبی نداشتم.
معمولاً فقط تصدیق آن چیز برای رهایی از احساسات منفی کافی است، اما گاهی اوقات تمرینهای دیگر نیز به من کمک میکنند. در اینجا چند مورد مورد علاقه وجود دارد که به من کمک می کند وضعیت پرانرژی خود را مدیریت کنم.
- ورزش و حرکت بدنم
- گوش دادن به موسیقی که حالم را خوب می کند
- EFT
- گوش دادن به یک مراقبه هدایت شده
- استفاده از جملات تاکیدی یا افکار قدرت
- بیرون رفتن در طبیعت
- داشتن ارگاسم!
همانطور که در مثال ذکر کردم، این در مورد مثبت بودن سمی نیست و صرفاً نادیده گرفتن یا کنار زدن احساسات منفی نیست – بلکه ابتدا باید آنها را بپذیرید و سپس برای ایجاد یک حالت پرانرژی بهتر اقدام کنید.
من چیزی را دوست داشتم که گلندون دویل در مورد آن نوشته است و به همین دلیل است که احساس کردن طیف کاملی از احساسات انسانی خوب است – احساس ناراحتی یا ناامیدی لزوماً چیز بدی نیست، اما در عین حال فکر نمیکنم برای بیشتر افراد خوب باشد. ما برای مدت طولانی در آن حالت احساسی بمانیم، به خصوص زمانی که می تواند بر نحوه ظاهر شدن ما در کسب و کار تأثیر بگذارد.
من دوست دارم نظرات شما را در این مورد بدانم، چگونه احساسات / حالت پرانرژی شما بر نحوه ظاهر شدن شما در کسب و کارتان تأثیر گذاشته است؟ در نظرات به من اطلاع دهید!