دکتر جان تالبوت، قهرمان مراقبت از بیماران روانی در 88 سالگی درگذشت.


دکتر جان ای. تالبوت، روانپزشکی که از مراقبت از جمعیت آسیب پذیر بیماران روانی، به ویژه بی خانمان ها دفاع می کرد – بسیاری از آنها پس از بسته شدن دسته جمعی ایالت، در خیابان ها، کتابخانه ها، پایانه های اتوبوس و زندان های کشور به حال خود رها شدند. بیمارستان های روانی – در 29 نوامبر در خانه اش در بالتیمور درگذشت. او 88 سال داشت.

همسر وی سوزان تالبوت مرگ را تایید کرد.

دکتر تالبوت یکی از حامیان اولیه جنبشی بود که به نام نهادسازی نامیده می‌شد، که به جایگزینی بیمارستان‌های روانی فرسوده آمریکا با درمان مبتنی بر جامعه فشار آورد. اما او پس از کمبود پول و اراده سیاسی که هزاران نفر را که به شدت آشفته بودند بدون مراقبت مناسب سرگردان کرد، به یکی از قدرتمندترین منتقدان جنبش تبدیل شد.

دکتر تالبوت در ژورنال Hospital and Community Psychiatry در سال 1979 نوشت: «مکان زندگی و مراقبت بیمار مزمن روانی از یک مؤسسه شوم به چندین مؤسسه بدبخت منتقل شد».

دکتر تالبوت در یک شغل بیش از 60 سال، بسیاری از مناصب پیشرو در حوزه کاری خود داشت. او رئیس انجمن روانپزشکی آمریکا بود. مدیر یک بیمارستان بزرگ روانی شهری، مرکز روانپزشکی دانلپ-منهتن، در جزیره واردز. رئیس بخش روانپزشکی در دانشگاه مریلند، بالتیمور؛ و سردبیر سه ژورنال برجسته: فصلنامه روانپزشکی، خدمات روانپزشکی و مجله بیماری های عصبی و روانی – که او در هنگام مرگ خود آنها را ویرایش می کرد.

دکتر تالبوت نه به عنوان محققی در زمینه داروهای مغز و اعصاب، بلکه به عنوان یک رهبر بیمارستان، یک دانشگاه و عضو هیئت‌های روبان آبی – از جمله کمیسیون بهداشت روان رئیس جمهور جیمی کارتر – و به‌ویژه از طریق نوشته‌های پربار، تأثیر گذاشت. او که یک مجادله گر روشن و عضلانی بود، بیش از 50 کتاب نوشت، ویرایش کرد یا در آن مشارکت داشت.

دکتر ای فولر توری، روانپزشک برجسته و موسس این بیمارستان، گفت: “من او را به خاطر ریاست بیمارستان دولتی منهتن و اعتقادش به اینکه روانپزشکان باید کارهای سخت را انجام دهند و فقط به انجام کارهای خصوصی در Upper West Side نپردازند، تحسین کردم.” مرکز حمایت از درمان در آرلینگتون، ویرجینیا، در ایمیلی گفت.

در سال 1984، در دوران ریاست دکتر تالبوت، انجمن روانپزشکی آمریکا اولین مطالعه بزرگ خود را در مورد بیماران روانی بی خانمان منتشر کرد. این مطالعه نشان داد که عمل ترخیص بیماران از بیمارستان‌های دولتی به جوامعی که آمادگی کافی ندارند، “یک تراژدی بزرگ اجتماعی” است.

در این گزارش آمده است: «به سختی بخش‌ای از کشور، شهری یا روستایی، از حضور همه‌جای انسان‌های ژنده‌پوش، بیمار و توهم‌آمیز که در خیابان‌های شهر ما سرگردان هستند، در کوچه‌ها جمع شده‌اند یا روی دریچه‌ها می‌خوابند، در امان مانده‌اند.» تخمین زده شد که تا 50 درصد افراد بی خانمان به بیماری های مزمن روانی مبتلا هستند.

شش سال قبل از آن، دکتر تالبوت کتابی به نام «مرگ پناهگاه» منتشر کرده بود که هم سیستم خراب بیمارستان‌های دولتی و هم سیاست‌های شکسته‌شده‌ای را که جایگزین آن‌ها شده بود، انتقاد می‌کرد.

در مصاحبه ای با نیویورک تایمز در سال 1984، او اذعان کرد که روانپزشکانی که از درمان مبتنی بر جامعه به عنوان جایگزینی برای نهادها، از جمله خودش، دفاع می کردند، بخشی از این تقصیر را بر عهده داشتند.

او گفت: «روان‌پزشکان درگیر در سیاست‌گذاری در آن زمان قطعاً درمان اجتماعی را بیش از حد فروختند و اعتبار امروز ما احتمالاً به دلیل آن آسیب دیده است.

در گزارشی از حرفه دکتر تالبوت که پس از مرگ او به یک مجله پزشکی ارسال شد، یکی از همکاران سابقش، دکتر آلن فرانسیس، نوشت: «تعداد کمی از مردم تا به حال به اندازه دکتر تالبوت شغل برجسته ای داشته اند، اما شاید هیچ یک تا به حال سابقه نداشته است. ناامید کننده تر و ناامید کننده تر.”

دکتر فرانسیس، رئیس بازنشسته دپارتمان روانپزشکی و علوم رفتاری در دانشگاه دوک، در مصاحبه‌ای توضیح داد که دکتر تالبوت در زمینه «روان‌پزشکی جامعه» رهبر بوده است، که معتقد بود بیماری روانی تحت تأثیر شرایط اجتماعی است. – نه فقط یک وضعیت بیولوژیکی – و این که درمان ها مستلزم در نظر گرفتن شرایط زندگی بیمار و طیف وسیعی از خدمات موجود است.

قرار بود روانپزشکی جامعه جایگزینی برای بیمارانی باشد که دیگر در بیمارستان های دولتی فرسوده و اغلب توهین آمیز انبار نمی شوند. نسل جدیدی از داروها این نوید را داشتند که بیماران می توانند حداقل به صورت نیمه مستقل زندگی کنند.

دکتر فرانسیس در مورد دکتر تالبوت و دیگرانی که از روانپزشکی جامعه حمایت می‌کردند، می‌گوید: «آن‌ها سخت کار می‌کردند تا روان‌پزشکی کمتر خشن، کمتر زیست‌شناختی، کمتر روانکاوانه و بیشتر اجتماعی و جامعه‌گرا باشد».

اما امیدهای زیاد برای درمان سرپایی قوی در محیط های اجتماعی هرگز به اندازه کافی محقق نشد. قانون بهداشت روانی جامعه، قانونی در سال 1963 که توسط رئیس جمهور جان اف کندی حمایت شد، 2000 مرکز بهداشت روان اجتماعی را تا سال 1980 پیش بینی کرد. کمتر از نیمی از تعداد آنها تا آن زمان افتتاح شده بود، زیرا بودجه محقق نشد یا به جای دیگری منحرف شد.

در همان زمان، غیرسازمان‌سازی تعداد بیماران در بیمارستان‌های دولتی را 75 درصد کاهش داد و از 560000 در سال 1955 به کمتر از 140000 در سال 1980 رسید.

دکتر تالبوت در سال 1979 نوشت: “فاجعه به این دلیل رخ داد که سیستم ارائه سلامت روان ما یک سیستم نیست، بلکه یک سیستم غیر سیستمی است.”

جان اندرو تالبوت در 8 نوامبر 1935 در بوستون به دنیا آمد. مادرش، میلدرد (چری) تالبوت، خانه‌دار بود. پدرش، دکتر جان هارولد تالبوت، استاد پزشکی و سردبیر مجله انجمن پزشکی آمریکا بود.

در سال 1961، دکتر تالبوت با سوزان وبستر، که شغلی به عنوان پرستار و مدیر بیمارستان داشت، پس از ملاقات این زوج در اپرای متروپولیتن نیویورک، ازدواج کرد.

از دکتر تالبوت، همراه با همسرش، دو دختر به نام‌های سیگلند پترسون و الکساندرا مورل به یادگار مانده است. شش نوه؛ و یک خواهر، چری تالبوت.

او در سال 1957 از کالج هاروارد فارغ التحصیل شد و دکترای خود را از کالج پزشکان و جراحان کلمبیا در سال 1961 دریافت کرد. او آموزش های بیشتر را در بیمارستان پرسبیتریان کلمبیا/موسسه روانپزشکی ایالت نیویورک و مرکز آموزش و تحقیقات روانکاوی دانشگاه کلمبیا گذراند.

او که در طول جنگ ویتنام به خدمت گرفته شد، به عنوان کاپیتان در سپاه پزشکی ویتنام در سال‌های 1967 و 1968 خدمت کرد. او برای متقاعد کردن سربازان به خوردن قرص‌های مالاریا یک ستاره برنز دریافت کرد.

او بعداً توضیح داد: “دلیل اینکه آنها آنها را نمی گرفتند این بود که یک مورد مالاریا بلیط خانه بود.” “سپس من با نشان دادن نمونه هایی از آنچه مالاریا می تواند منجر به آن شود، آنها را ترساندم.”

وقتی دکتر تالبوت در خانه بود، در جنبش ضد جنگ فعال شد. او سخنگوی کهنه سربازان ویتنام علیه جنگ در کنوانسیون ملی دموکرات ها در سال 1968 در شیکاگو بود. سال بعد او به سازماندهی اعتراضی در کلیسای ریورساید در منهتن کمک کرد که در آن اسامی سربازان کشته شده در ویتنام توسط گروهی از سخنرانان از جمله ادوارد I. Koch، لئونارد برنشتاین و لورن باکال با صدای بلند خوانده شد.

پس از بازنشستگی به عنوان رئیس روانپزشکی در دانشگاه مریلند در سال 2000 پس از 15 سال، دکتر تالبوت با همکاری در سایت‌های غذایی آنلاین، از غذای خوب قدردانی کرد. در سال 2006، او وبلاگی به نام «پاریس جان تالبوت» را راه‌اندازی کرد که در آن غذاهایی را که در بازدیدهای مکرر از پایتخت فرانسه می‌خورد، شرح می‌داد.



Source link