اگر در کسب و کار کوچینگ خود برای جذب مشتریان بیشتر با نوشتن تلاش می کنید، پس با ما همراه باشید، من قصد دارم چند ترفند ساده را به اشتراک بگذارم که می توانید انجام دهید تا به مشتریان بالقوه شما کمک کند طنین بیشتری داشته باشند، ارتباط بیشتری داشته باشند و احساس درک بیشتری کنند – بیایید وارد آن شوید
در تمام کارهای من با مشتریان، کپی رایتینگ چیزی است که بسیاری از ما با آن درگیر هستیم. بسیاری از ما مربیان مهارت یا تجربه نوشتن نسخه برداری نداریم، بنابراین این یک حوزه کاملاً جدید است که باید یاد بگیریم (در کنار بازاریابی، فروش و سایر موارد!)
بسیاری از عناصر در نوشتن یک نسخه خوب قانعکننده وارد میشوند، و امروز میخواستم یک نکته ساده را به اشتراک بگذارم که میتوانید از آن استفاده کنید که به شما کمک میکند تا در مورد آنچه که در آن هستید، بهتر ارتباط برقرار کنید تا مشتریان ایدهآل شما احساس درک کنند و طنین و ارتباط را تجربه کنند.
این قسمت را در یوتیوب تماشا کنید و در کانال من در اینجا مشترک شوید
این قسمت را در پادکست The Whohearted Business Show بشنوید
در پادکست های اپل گوش دهید / در اسپاتیفای گوش دهید
کلمات کلیدی که استفاده می کنیم
صنعت کوچینگ، مانند همه صنایع، اصطلاحات مخصوص به خود را دارد. ما میتوانیم از کلماتی استفاده کنیم که برایمان معنی دارند، زیرا معنای آنها را تجربه کردهایم و احساس میکنیم با آنها ارتباط داریم.
مشکل این است که – به خصوص وقتی که شما یک مربی کسب و کار برای مصرف کننده هستید (به عنوان مثال یک مربی سلامت، زندگی یا معنوی) – بسیاری از این کلمات “کوچ صحبت می کنند” برای مشتریان بالقوه ما هیچ معنایی ندارند، بنابراین آنها فقط بالای سرشان شناور می شوند.
به عنوان مثال، کلماتی مانند توانمندسازی، تجسم، همسویی و غیره به نوعی بی معنی هستند اگر قبلاً در دنیای خودتوسعه تجربه نکرده باشید.
لایه دیگری نیز در این مورد وجود دارد که استفاده از کلماتی است که مردم به خود برچسب می زنند یا نه. اگر از کلمه ای برای توصیف افرادی که با آنها کار می کنید استفاده می کنید، اما مشتریان بالقوه شما به خود برچسبی نمی زنند، پس فکر نمی کنند که شما طرفدار آنها هستید.
به عنوان مثال «فرسودگی شغلی» کلمه خوبی برای توصیف وضعیت منفی خاصی است که ممکن است کسی تجربه کند، اما اگر به خود برچسب فرسودگی نزنند، لزوماً فکر نمیکنند که این وضعیت برای اوست.
مطمئن شوید که درک شده اید
بنابراین به جای استفاده از کلمات «گفتار مربی» که ممکن است به طور کامل قابل درک نباشد، باید از کلمات ساده و قابل فهم تری برای توصیف کاری که انجام می دهیم استفاده کنیم.
برای مثال، توانمند ممکن است «با اعتماد به نفس» شود
اگر بخواهید در حال حاضر کاری را که در خیابان انجام می دهید برای کسی توصیف کنید و او باید شما را درک کند، چه می گویید؟
اگر بتوانید آن را میخکوب کنید، در مسیر درستی می روید.
چگونه کلمات مناسب برای استفاده را بشناسیم
برای کسب و کار مربیگری خود تحقیقاتی در بازار انجام دهید و با مردم صحبت کنید و در مورد کاری که انجام میدهید به افراد آموزش دهید – آنها خودشان از چه کلماتی استفاده میکنند؟ آنها چگونه به مشکلات یا آرزوهای خود برچسب می زنند؟
زبان مورد استفاده آنها را یادداشت کنید و از آن در کپی خود استفاده کنید.
نکته دیگری که در اینجا باید به آن فکر کنید این است که آیا باید از نسخه خود استفاده کنید تا به آنها کمک کنید نقاط بین تجربیات خود و اصطلاحی را که استفاده می کنید مرتبط کنند.
بنابراین با در نظر گرفتن مثال فرسودگی شغلی، بسیاری از مردم متوجه نمی شوند که حتی با وجود اینکه علائم و رفتارهای فرسودگی شغلی را تجربه می کنند، دچار فرسودگی شده اند. آیا می توانید آن چیزها را به جای عبارت فرسودگی شغلی برجسته کنید، یا از عبارت فرسودگی شغلی در کنار آن مثال ها استفاده می کنید تا مشتریان بالقوه شما بتوانند نقاط را به هم متصل کنند.
رزونانس اهمیت دارد
هنگامی که ما طنین ایجاد می کنیم، در حال ایجاد آن حس عمیق احساس ارتباط و درک هستیم. در نهایت این چیزی است که ما می خواهیم با کلمات خود در تجارت خود ایجاد کنیم.
بنابراین، در حالی که مهم است که مشتریان بالقوه ما حداقل منظور ما را درک کنند که ما در مورد کاری که انجام میدهیم صحبت میکنیم، ما همچنین باید در رزونانس ایجاد کنیم و این یک کار کمی فریبنده است.
یک مکان خوب برای شروع، استفاده از مثالهای زندگی واقعی و زبان واقعی است – یک ترفند مفید برای این کار این است که خودتان را در حال صحبت در مورد کارتان ضبط کنید و سپس به متن نگاه کنید و ببینید چه نوع چیزهایی میگویید. تقریباً همیشه وقتی این کار را با مشتریان انجام میدهم، تعداد زیادی قطعه واقعا مفید را برای کپی آنها بیرون میآورم که به ایجاد آن طنین کمک میکند.
استثناء قاعده
با این حال، استثناهایی برای این قاعده وجود دارد – در نظر بگیرید که افراد ممکن است در سفر مشتری خود کجا باشند. برای مثال، اگر با یک نوع مشتری خاص کار میکنید و میدانید که آنها اصطلاحی را به خوبی درک میکنند که به جایی که در سفرشان است مرتبط است، استفاده از آن کاملاً خوب است – در واقع این کار طنیناندازی بیشتری نسبت به استفاده از موارد ساده ایجاد میکند. مقررات.
به عنوان مثال، اگر با افرادی پیرامون تصویر بدنی و عشق به خود کار می کنید، شاید افراد شما در مرحله ای هستند که همه کتاب ها را خوانده اند و مفاهیم را درک کرده اند اما آنها را در عمل به کار نمی برند. در این صورت، صحبت در مورد «غذا خوردن شهودی» بیشتر از گفتن «گوش دادن به بدنتان» یا چیزی اساسیتر مانند «وقتی سیر شدید توقف کنید» در ذهن آنها طنینانداز خواهد بود.
مراحل بعدی
در نهایت، سؤالی که میخواهید از خود بپرسید این است که آیا مشتریان بالقوهام، اصطلاحات و زبانی را که من برای توضیح اینکه چگونه میتوانم به آنها کمک کنم، مشکلاتی را که میتوانم به آنها کمک کنم و نتایجی را که میتوانم به آنها کمک کنم برای دستیابی به آنها کمک کنم، درک میکنند.
اگر بتوانید پاسخ مثبت دهید، پس در مسیر درستی هستید!
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد جذب مشتری به روشی همسو، کارگاه رایگان جذب مشتری و بازاریابی من را در زیر بررسی کنید:
آیا این مفید بوده است؟ آیا مایلید که من محتوای بیشتری پیرامون نکات کپی ایجاد کنم؟ اگر چنین است در نظرات به من اطلاع دهید!